دولت اسلامی سیاست خارجی را در چارچوب منفعتگرایی متلازم و به صورت چندسطحی دنبال میکند؛ به طوری که بر اساس خصیصه ذاتی تلازم، تأمین بهینه منافع خود را به ویژه در بخش منافع معنوی، در گرو تحقق منافع مشروع سایر ملتها به شکل عادلانه میداند. گستره فراگیر منفعتگرایی، توان محدود دولت و پیچیدگیهای موجود در عرصه سیاست خارجی، پیگیری بهینه این راهبرد را با مشکل مواجه کرده و تزاحمات گوناگونی را پیش روی کارگزاران سیاست خارجی قرار میدهد و این سؤال اساسی را مطرح میکند که دولت اسلامی برای رهایی از تزاحم، منفعتگرایی متلازم را در چه سطوحی دنبال میکند؟ این پژوهش در پاسخ به این سؤال، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، این انگاره را مطرح میکند که سیاست خارجی دولت اسلامی بر اساس الگوی سطحبندی ارزش-محور، چهار سطح راهبردی جامعه بشری، امت اسلامی، جامعه ایمانی و سطح حفظ نظام را در سیاست خارجی تعریف میکند که با حفظ اولویت، بستر تکاپوهای دولت در حوزه منفعتگرایی متلازم در سیاست خارجی قرار میگیرد.