رئیس پژوهشگده نظام های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
چکیده
مصلحت به مثابه رویکردی پیشینی در فقه، ملاک جعل سیاستهای کلان در سیاست خارجی نظام اسلامی قرار گرفته و به مثابه رویکرد پسینی، علاوه بر اینکه کاربست آن درگرو ضوابط عامی چون حفظ نظام در عرصه نظامی و انتظامی، استقلال کشور، نفی سلطه بیگانگان، همگرایی در نظام بینالملل و دورماندن از ضرر قرار داده شده است، تدبیر امور، اولویتگذاری در سیاستها و حل تزاحمات را عهدهدار شده و منافع جامعه اسلامی بر محور غایات اسلامی را در عرصههای کلانی چون امنیت، اقتصاد و حقوق، مورد بررسی قرار داده است. بلکه با وجود کاربست مصلحت در همه نظامها و مکاتب سیاسی، نظام سیاسی اسلام بهواسطه ضوابط و ملاکهای حاکم بر شریعت و اخلاقمحوری، گونه مصلحتورزی متفاوتی از سایر مکاتب یافته و در عرصه بینالملل از مصلحتورزیهای سایر نظامها متمایز خواهد شد. این تحقیق درصدد است، در راستای تبیین سیاستهای کلان نظام اسلامی در عرصه بینالملل، بر اساس رویکرد توصیفی ـ تطبیقی و استنتاجی، معیارها و عرصههای مصلحتورزی در سیاست خارجی نظام اسلامی را مورد عنایت و بررسی قرار داده و علاوه بر استناد به مبانی فقه شیعه، امتیاز اینگونه مصلحتورزی نسبت به نظامهای دیگر را نشان دهد. برایناساس، فقه شیعه قادر است بر اساس قرائت بومی (شیعی) و مبتنی بر منابع و مبانی شیعی از مصلحت و برگرفته از آموزههای فقه شیعه در کتاب جهاد، در سیاست خارجی دولت اسلامی، از عنصر مصلحت، به گونه مطلوب استفاده کرده و کارآمدی فقه در نظام اداره جامعه را در عرصههای مختلف امنیتی، حقوقی و مالی به اثبات برساند.