استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)
چکیده
دریافت: 16/8/94 تأیید: 19/3/95 عبدالمطلب عبدالله* چکیده تفکر فیلسوفان در طراحی جامعه مطلوب است، به این امید که در عالم واقع تمام یا برخی از جنبه های آن تحقق یابد. نظرات فیلسوفانی چون «افلاطون»، «لاک» و حتی در دوران معاصر، تئوری عدالت «جان رالز» با این هدف و مقصود بوده است. در اندیشه سیاسی اسلام نیز با توجه به آموزه های قرآنی و سنت نبوی و ائمه معصومین: در بحث حکومت و حاکمیت و شرایط جامعه مطلوب، فیلسوفان اسلامی درصدد ارائه طرحی برای جامعه مطلوب می باشند. در این مقاله تلاش شده است جایگاه سعادت به عنوان هدف و غایت جامعه مطلوب اسلامی در اندیشه علامه «طباطبایی» ـ فیلسوف و مفسر اسلامی ـ مورد بررسی قرار گیرد. از دیدگاه علامه طباطبایی، جامعه ای به سعادت میرسد که حرکتش در مسیر فطرت انسانی و نظام آفرینش باشد. حکومت مطلوب، حکومتی است که براساس دین و فطرت، جامعه را به سعادت برساند. ازاین رو، جامعه ای به سعادت دنیوی و اخروی میرسد که دین منطبق با فطرت بر آن جامعه حکومت کند. اما هدف از تشکیل حکومت این است که هر فردى از افراد جامعه به کمال لایق خود برسد و در نیل به سعادت، کسى و چیزى مانع وی نگردد.