مذاکره، به عنوان مهمترین و مؤثرترین ابزار دیپلماسی، نقش بیبدیلی در تأمین اهداف سیاست خارجی کشورها ایفاء میکند. اسلام نیز که در پی تحقق صلح و امنیت جهانی بر پایه ارزش های متعالی الهی است، بر مشروعیت مذاکره کشور اسلامی با سایر دولت ها صحه گذاشته است. از جمله مباحث حائز اهمیت در مسألة مذاکره، کارکردهای مذاکره در تحقق اهداف سیاست خارجی کشور اسلامی است. در این پژوهش تلاش گردیده تا با روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع معتبر و اصیل اسلامی، نشان داده شود که حکومت اسلامی می تواند از طریق مذاکره زمینهساز تحقق اهداف متعالیای همچون تحقق آرمان های جهانی اسلام، هدایت، اتحاد، تثبیت امنیت، صلح و همزیستی مسالمتآمیز، رفع اختلافات، حفظ نظام، ثبات نظام بینالملل، انعقاد معاهدات و تضعیف جبهة طاغوت گردد.